سیر تکامل فاطی: )

خاطراتم...

سیر تکامل فاطی: )

خاطراتم...

  • ۰
  • ۰

سه شنبه امتحانام تموم شد و ن کلی واسه اخر هفتم برنامه داشم.کلی تفریح و کتاب.ولی بنا به اذن خداوند متعال بنده مریض شدمو گلو درد و ابریزش بینی و چیزایی از این قبیل.

خب طبعا که اصن از خوابگاه بیرون نرفتمو کتابیم نخوندم.امروز که شب اخر تعطیلاتم هس،من باز حسرت استفاده نکردن از روزامو دارم و اینکه وای چرا کتابامو نخوندمو چرا به برنامم عمل نکردم...و nتا حسرت احمقانه دیگه.

خیلی جالبه که بگم الان که دارم مینویسم لبخند رو لبامه و به طرز عجیبی حس خوبی دارم!!!؟!؟!

دلیلش برمیگرده به اهنگ بی نهایت عالی adele-hello

بعدشم برمیگرده به این چن روز.دیروز یا امروز تو خوابگاه تنها بودمو خیلی تنها بودم.حالم خوب نبود.نمیشد کتاب بخونم.بی حال بودم.کسی نبود بهش بزنگم و بحرفم باهاش...ولی الان دارم لذت میبرم.یه تنهایی خیلی خوبی بود.خودمو دوس دارم واسه اینکه دور و برم غربال شده واسه اینکه....نمیدونم!دوس دارم خودمو!!نمیدونم،شاید خل شدم از زور تنهایی و مریضی.

امروز برای لحظاتی حس کردم دلم میخواد یه آشپزخونه ی خوشکل داشته باشمو آشپزی کنم!!!باورتون میشه؟؟منی که همش فکر مقاله دادن و نمره و ارشد و این کوفت و زهرمارام و نمیتونم حتی ی غذا رو بدون کمک نت،خود تنهایی درس کنم حالا همچی حسی داشم.اینم یه دلیل دیگه واسه لبخند رو لبام...

دلیل دیگش ادمی هس که دوسش دارم.ادمی که هیچوقت حکمت اومدنشو نفهمیدم ولی زندگی کردن با خیالشو دوس دارم.احمقانس ولی خیالات ادم،ادم رو از انجام خیلی کارا باز میدارن(!).البته باید بگم که اندکی بد هست و ادمو احمق جلوه میده،ولی قوی میشی...ادمی که میگم دوسش دارم در خقیقت ازش خوشم میومد...خوشم میاد...ادمی دوس داشتنی هس.خدا به همراش: )

*دیشب مامانم که زنگیده بود از خواستگار جدید میگفتو من دارم به یسی میگم(تو اس)میگه دیگه باید مشاورو(همونی که دوسش دارم)فراموش کنی.بدم میاد از این حرفا.بهش میگم گه نخو.بعدشم به ریحان و ارغی و ناهید گفتم واسش اس بدن گه نخو!!بعدشم خودم واسش اس فرستادم که و این است سزای کسانی که مشاور رو کوچک پندارند...اومده بود اتاق ما و از خنده روده بر شده بود: ))))))))

*راسی امروز تولد ریحان هس و با علیرضا و دوساش رفتن بیرون واسه تولد: )

*پروفسورم همش دنبال کارای شرکت و البته که منم دنبالشم.خیلی خودش خسته شده و منم مریضم و فعلا نمیتونم بهش بگم: )

*امیدوارم هفته ی خیلی خیلی خیلی خیلی خوبی داشته باشیم با کلی اتفاقای غیر منتظره مثبت: )

  • ۹۴/۰۹/۰۶
  • میس فاطی

نظرات (۱)

سلام سلام صد تا سلام:)
آخی عزیزم
زودخوب شو.ایشالا بهتر بشی:)
چه عالی
چه حسای خوبی:)
اوهوم گاهی تنهایی خیلی خوبه.خیلی آرامش بخشه

پاسخ:
سلاااامممم عزیززززمممم:))
مرسی.بهترم به نسبت:)
البته من همیشه تنهام:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی